نمی بینی هنوز از عطر تنت مستم؟
افتاده کناری ،به یقین من هستم!
ماتم زده ام که چرا؟
این من بودم
عریان شده بی طاقت دربه حیا بستم
گفتم
گفتم
وای چرا این چنینم
آغوش گشادی
نگفتی من مست رخت هستم؟
تو...تو...نگفتی من حیران خال لبت هستم؟
من هنوز از باده لبت مست مستم
م.ن
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.